زبان گرجی
زبان گرجی (به گرجی: ქართული ენა تلفظ: کارتولی اِنا) در شمار زبانهای قفقازی است. زبانهای قفقازی به آن دسته از زبانها گفته میشود که در منطقه قفقاز بین دریای سیاه و دریای خزر در محدوده جماهیر شوروی پیشین بوسیله آن ارتباط برقرار میشد.
منطقه جنوب قفقاز شامل زبانهای کارتولی (گرجی) میشود ـ به گروه زبانهای کارتولی زبانهای ایبری نیز گفته میشود که این واژه احتمالاً نام گرجستان (شرقی) در زبان یونانی بیزانس میباشد.
زبان گرجی به زبان ادبی و علمی از زبانهای کارتولی اطلاق میشود و زبان شناخته شده و رسمی کشور گرجستان میباشد. در تاریخ 14 آوریل 1978 مردم و دولتمردان گرجستان دفاع خود از زبان مادری را اعلام کردند. بین قانون اساسی جمهوریهای اتحاد شوروی آن زمان فقط در قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی گرجستان، زبان گرجی به عنوان زبان رسمی ودولتی قید شده است. در شرایط سیاسی واجتماعی امپراتوری شوروی آن عصر که حکومت رسمی متوجه به هم آمیختگی اقوام گوناگونی در یک مجموعه سیاسی و فرهنگی واحد بود، تلاش برای اعلام زبان مادری به عنوان زبان دولتی برابر با دلاوری و از خود گذشتگی بود.
الفبای گرجی
یکی از قدیمیترین سیستمهای نوشتاری جهان خط گرجی است بر اساس روایات تاریخی که در کتاب باستانی « سرگذشت کارتیل» آمده است، خط گرجی در دوره استقرار دولت گرجستان شرقی یا ایبریا در قرن سه و چهارم پیش از میلاد اختراع شده است و گفته میشود که پرنواز اولین پادشاه کارتیل (گرجستان شرقی) الفبای گرجی را اختراع کرد ولی با استناد به آثار مکتوب گرجی که در دسترس پژوهشگران قرار دارد، تاریخ موثق نوشتار گرجی از قرن پنجم مسیحی آغاز میشود.
در طی 15 قرن اخیر تغییراتی در تعداد وطرز ترسیم حروف رخ داد و امروز الفبای زبان گرجی شمال 33حرف میباشد و از چب به راست نوشته میشود
اینک در جهان بیش از سه هزار زبان وجود دارد ولی تعداد خط والفبا بیش از 14-16 نیست. اساس الفبای گرجی را در طی عمر طولانی خود یعنی از قرن پنجم مسیحی تا امروز خط حروفی یعنی الفبایی تشکیل داده است هرکدام از علامات این زبان با صوت مطابقت کامل دارد. از لحاظ تناسب و تطبیق نوشتار وتلفظ الفبای گرجی فوق العاده کامل و عالی است، بدین معنی که در زبان خط گرجی یک مثال عدم مطابقت حروف واصوات دیده نشده است
الفبای گرجی چه درقرون گذشته و چه در عصر حاضر یگانه الفبایی است که مورد استفاده همه گرجیان قرار گرفته است ولی حوزه استعمال آن دربعضی موارد از سرحدات گرجستان تجاوز میکند. غیر از خود گرجیان الفبای گرجی در قرون وسطی مورد استفاده بعضی از ساکنان شمال قفقاز قرار گرفته است. مثلا در داغستان، چچن و اینگوشتیا سنگ مقبرهها وکتیبههای متعددی وجود دارد که به زبان گرجی نوشته شده است
در بعضی موارد این سنگ نوشتهها "دو زبانی" هستند، یعنی به زبان گرجی و زبان ساکنان آن محل نگاشته شدهاند ولی در هر دو مورد از زبان گرجی استفاده کردهاند الفبای گرجی یکی از عوامل مهم و رواج فرهنگ وادبیات آسی (قوم ایرانی نژاد در کوهههای قفقاز) قرن 19 بود.
الفبای گرجی 33 حرف دارد که از سمت چپ به راست نوشته میشود و تلفظ 8 حرف آن مختص زبان گرجی میباشد.
پیشینه ادبی
ادبیات گرجی از قرن 5 مسیحی کتبا مستند میباشد. از اوایل قرن 4 میلادی دین رسمی تمام گرجستان مسیحیت اعلام شد. نوشتار گرجی یکی از قدیمیترین سیستمهای نوشتار جهان است. بنا به روایت تاریخی که در کتاب باستانی سرگذشت کارتیل (kartlis Tskhovreba )منعکس شده است احداث نوشتار گرجی به دوره استقرار دولت گرجستان شرقی یا "ایبریا"(Iberia)در قرون 3-4 پیش از زبان گرجی متعلق به خانواده زبانهای کارتول(kartvel)یکی از گروههای رایج در قفقاز میباشد این خانواده شامل زبان گرجی، زبان مگری، چانی و اسونی است.
میلاد نسبت داده شده است ولی به استناد آثار کتبی گرجی که امروزه در دست محققان است تاریخ موثق نوشتار گرجی از قرن پنجم مسیحی آغاز میشود.
قدیمیترین سنگ نوشته گرجی به وسیله کوربو (Corbo)باستان شناس ایتالیایی در فلسطین کشف شد وتاریخ کتابت آن در حدود سال 343 مسیحی تعیین شده است. در سرزمین گرجستان قدیمیترین اثر خطی سنگ نوشتهای است در کلیسای بولنیسی (Bolnisi )در گرجستان جنوبی که تاریخ کتابت آن سال 492 مسیحی میباشد.
دین
نظام سلطنتی فئودالی در گرجستان
اهمیت مسیحی شدن گرجستان را که در طی سلطنت کنستانتین کبیر در حدود 330 میلادی روی داد، تاثیر آن را در هنر، ادبیات، فرهنگ و بطور کلی در روش زندگی گرجیها نمیتوان به خوبی برآورد کرد. این تبدیل دین در سنتهای گرجی، یونانی، و ارمنی به کی کنیز مقدسی از کاپادوکیا به نام نینوی مقدس، نسبت داده میشود که دارای نیروی معجزهگر شفابخشی بود. این زن، یک ملکه ایبریایی به نام نانا را که از بیماری مرموزی رنج میبرد شفا داد، و مورد توجه و اعتماد او قرار گرفت. پادشاه گرجستان به نام میریان به نوبه خود به هنگام شکار به آیین عیسوی درآمد و آن در زمانی بود که در تاریکی (که احتمالا بر اثر کسوف روی داده بود)، راه خود را گم کرد، و سپس هنگامی که از خدای عیسویان استمداد نمود، تاریکی به روشنی مبدل شد. در شهر سلطنتی متسخته به لطف الهی کلیسایی برپا شد: ستون مرکزی را از قراری که میگفتند- نه ماشین و نه افراد نمیتوانستند از جای بلند کنند، ولی این ستون، با نیرویی نامرئی و معجزه آسا به هوا بلند شد و برپایه خود قرار گرفت. شرح اصلی تبدیل دین ایبریاییها به وسیله روفینوس، که تاریخ کلیسا را در 403 میلادی نوشت، براساس روایت شفاهی یک شاهزاده گرجی به نام باکور بود، که روفینوس او را شخصا در فلسطین ملاقات کرده بود. بنابراین، شرح مزبورنسبتا موثق است، ولی مطالب مربوز به افسانههایی که در پیرامون نینوی مقدس گفته شده است، صادق نیست. همچنین مفسران ارمنی و گرجی تبدیل دین ایبریای قفقازی را به دست نینو، با تبدیل دین ارمنستان به دست گریگوری نورانی و ریپ سیم مقدسه و با کرههای همکار او، در 301 میلادی اشتباه میکنند، و در شرح خود مطالب خیالانگیزی آوردهاند. حتی در 1965 مولف دانشمندی مانند جناب میخاییل بوردو، در کتاب «تخدیر مردم» نینو را مرد دانسته است، و میگوید که او را به صلیب کشیدهاند، در صورتیکه این زن به مرگ طبیعی و دراوج تقدس درگذشت و در بودبه در استان کاختی، به خاک سپرده شد.
در روایات بعدی، توجه خاصی به مطالب مربوط به «صلیب واقعی» و پیراهن بیدرز عیسی مسیح شده است که میگفتند آن را یهودیان از کوه جلجتا به متسخته بردند، و بعد از مصلوب شدن عیسی در آ»جا نگاه داری کردند. این افسنه در سنتهای باستانی امت یهود درگرجستان تا اندازهای اعتبار دارد، زیرا حتی پیش ازماموریت تبلیغی نینو، عیسویت در گرجستان دارای پیروانی بود. مطالب بعضی از سنگ قبرهای قدیمی یهودیان که دراین بخش از گرجستان بدست آمده، به وسیله استاد گ.و.تسه رتلی مورد بررسی قرار گرفته و به چاپ رسیده است.
این تبدیل دین به عیسویت، که برای گرجیها نتایجی عظیم داشت، همراه با حوادثی تاریخی بود. یک نسل پیش از آن، عیسویت در ارمنستان پیروز شده بود. در این سرزمین، تیرداد شاه، گریگوری مقدس معروف به «نورانی» را به طرزی وحشتناک شکنجه کرد، و ریپ سیم، گایانه و باکرههای ملازم او را به قتل رساند، و پس از چند سال جنون به عیسویت گروید. (شکنجههای وحشتناکی که بر گریگوری مقدس وارد آمد، بر روی دیوارهای کلیسای ارمنی در جلفای جدید نزدیک اصفهان، به تصویر کشیده شده است.). همچنین باید به خاطر داشت که تا زمان نینوی مقدس، بخشهایی از گرجستان غربی، شامل کولخیس، ابخازیا، و لازیکا، بر اثر فعالیتهای مبلغان مسیحی درطول کرانههای دریای سیاه، به عیسویت گرویده بودند. اگرجه مسیحیت تا سده ششم به عنوان مذهب رسمی در لازیکا پذیرفته نشد، در شورای نیقیه در325 میلادی، اسقفهایی هم از ترابوزان، (بندر عمده لازیکا)، و هم از بیچوینتا (پیتیونت)، بندر سوقالجیشی مقر مطران در ساحل آبخازیا، شرکت جستند. بدین ترتیب تا سال 330 میلادی اوضاع سیاسی در تبدیل دین گرجستان شرقی تاثیر بخشید و این سرزمین دین رسمی رومیان را قبول کرد، و طبقه حاکمه ایبریا آن را بدون مخالفت پذیرفت. گرجیها و ارمنیها به صورت پاسداران عیسویت در شرق درآمدند، و از این تاریخ به بعد، حیات فرهنگی و اجتماعی آنان از فرهنگ ایران زردشتی به دور شد، و بعدها از تمدن اسلامی جهان عرب نیز کناره گرفت، و به مراکز بزرگ اورتودوکس عیسوی متمایل شد، و تحت تاثیر حیات اجتماعی و فرهنگ مادی آن قرار گرفت.
جمعیت گرجستان در سال ۱۳۸۷، ۴/۶۳۰/۰۰۰ تن بوده است، که ۸۳/۸ درصد آنان از نژاد گرجی بوده اند که به زبان گرجی صحبت میکنند، این زبان دارای خط ویژه خود میباشد. سایر نژادهای ساکن در گرجستان؛ آذری، روسی، آبخازی، و اوستیایی هستند.
مردم گرجی
مردم گرجی مردمی هستند که ریشهٔ نژادی آنها گرجی است . نژاد گرجیها از ریشهٔ قفقازی است و بیشتر آنان پیرو آیین مسیحیت هستند.
گرجستان تاریخ و فرهنگ بسیار غنی و کهنی دارد و پادشاهان، شاعران، نویسندگان، دانشمندان، ادیبان، و سرداران جنگی نامدار بسیاری دارد که منشأ خدمات بسیاری بوده اند. پادشاهیهای گرجی در دورههای باستانی، یعنی ایبریا در شرق کشور و اگریسی در غرب، از نخستین کشورهایی بودند که به ترتیب در سالهای ۳۱۷ و ۵۲۳ میلادی، مسیحیت را دین رسمی خود ساختند.
در ایران نیز گرجیها منشأ خدمات بزرگی بودهاند. در دوره صفویه، مادر بسیاری از شاهان، از مردم گرجی بودهاند و گرجیها در بسیاری از مناصب کشوری و لشکری مشغول خدمت بودند و از بهترین و دلیرترین سپاهیان ایران به شمار میآمدند. تاریخ و فرهنگ مردم گرجستان با ایران اشتراکات بسیاری دارد و رابطهٔ دو کشور به پیش از دوره هخامنشیان میرسد. مردم گرجی علاقه فراوانی به فرهنگ ایرانی و زبان فارسی دارند و این زبان در برخی از مدارس و دانشگاههای گرجستان آموزش داده میشود. از سرداران گرجی دورهٔ صفویه میتوان اللّه وردی خان، امامقلی خان، و رستمخان قوللر آقاسی را نام برد.
سلام
من افرادی رو می شناسم که برای حفظ فرهنگ و زبان گرجی تلاش های خستگی ناپذیری می کنند اما حتما بهتر از من میدونید که زبان و فرهنگ گرجی در ایران در حال نابودیه. و شاید اگه حرکتی نکنیم از بین میره . خوبه دنبال راه چاره باشیم . اگه در این رابطه پیشنهادی دارید لطفا به ادرس میلم برام پیام بگذارید .
سلام . واقعا از شما ممنونم به خاطره این همه تلاش و کوشش برای زنده نگاه داشتن زبان مادری.
سلام.امیدوارم بتونیم به یه نقطه مشترکی برسیم تا هویت خودمون رو حفظ کنیم.بویژه زبان مادری رو.در ضمن یک گله از وبتون.چرا نوعی تبلیغ می کنید که فریدونشهری ها گرجی هستند.در حالی که فریدن هم گرجی ها زیادند.پیشنهاد میکنم در لو گو وبتون آب وهوای فریدن رو هم درج کن
کنید.
سلام دوست گرامی از اظهار نظر شما سپاسگزارم
البته فریدونشهر از نظر جغرافیائی به منطقه گرجی نشین ایران معروف است. اگر غیر از این بود مسلماْ گرجی ها در تمام نقاط ایران پراکنده هستند . پس حق بدهید که فریدونشهر را به منطقه گرجی نشین ایران به حساب آوریم .
موفق باشید
سلام حرکت شما را تحسین میکنم و از خدا می خوام شما را در این راه یاری کنه.واقعا خسته نباشید .
salam faghat khastam begam kareton doroste ey val ارمهیکده
salam واقعا وبلاگتون قشنگه.امیدوارم زبان گرجی تا ابد پایدار بمونه.
زنده باد گرجیان ایران زمین.....................
دمتون گرم .زنده بادگرجیان ایران
سلام وبلاگتون جالب بود به امید اینکه همه گرجیان ایران زبان مادریشون رادر اولویت قرار داده وآن راحفظ کنند البته بسیار خرسندم که قشر تحصیلکرده وفرهیخته. فریدونشهر به این نتیجه رسیدن وبه فرزندانشون این زبان شیرین رویاد میدن